بسیاری از ما فهمیدن را به صورت مترادف و هممعنا با به کار بردن در نظر میگیریم؛ یا لااقل اینطور فکر میکنیم که اگر چیزی را فهمیده باشیم، حتماً میتوانیم آن را به کار ببریم. حتماً شما هم دیدهاید که گاهی این گلایه وجود دارد که آموزش، کاربردی نبود. یا شاید در تبلیغات سمینارها و دورههای آموزشی دیده باشید که میگویند: دوره ما کاربردی است. اگرچه واژه Practice در لغت معادل کلماتی همچون تمرین، کار، تجربه و عملکرد بکار رفته است، اما در کشور ما از بین این معانی مختلف، بیشتر از واژه عملکرد استقبال شده و عبارت Practice-based learning معادل فراگیری مبتنی بر عملکرد در نظر گرفته شده است.
بدست آوردن مهارت در یک فعالیت یا بهبود مهارت در نتیجه اجرای یک عمل یا فعالیت را عملکرد (Practice) می نامند. این واژه در اصطلاح نیز بیانگر کوشش های مداوم یک فرد برای بهبودی بخشیدن به حیطه خاصی از یک مهارت می باشد. این که یک فرد تا چه حد با استفاده از اجرا، عملکرد طراحی خود را بهبود می بخشد، بستگی به میزان تمرین، میزان درگیر شدن با آن عمل و نوع بازخوردهایی دارد که برای تقویت این بهبودی انجام میدهد.
نتایج مطالعات نشان می دهد که آنچه افراد پس از گذشت دو هفته از یک آموزش به خاطر می آورند، وابسته به نوع انتقال مفاهیم است. در واقع، بالاترین میزان به خاطر سپاری هنگامی رخ میدهد که فراگیر، درگیر انجام فعالیت یادگیری و کسب تجربه شود. زمانی که فرد به صورت منفعل (Passive) در یک جلسه درس حضور دارد، حتی اگر از بهترین ابزارها، فیلمهای مرتبط و آموزنده و یا نرمافـزارهای خـاص در آن جــلسه آمـوزشی استفاده شود، پس از گـذشت دو هفته، حداکثر 50 درصد محتوای ارائه شده را به خاطر خواهد آورد. ولی در صورت حضور فعال (Active) در فرآیند یادگیری، شرکت در بحث ها به طور جدی یا انجام یک فعالیت عملی در طی دوره، میزان به خاطر سپاری به مراتب افزایش می یابد.
از اینرو تمرکز محققین در سالهای اخیر بر روشهایی معطوف شده است که در آن درگیری فراگیر با موضوع درسی افزایش یابد. یکی از این روش ها، یادگیری مبتنی بر عملکرد (Practice-based learning) می باشد. در دوره آموزشی طراحی لباس دوخت و الگو نیز از همین روش استفاده می شود.